عاقبت ایران من






ترسم از این که اگر در آسیا بلوا شود

میهن ما بخشی از تنب و ابوموسی شود

 

میزند خیمه بر ایران عاقبت شیخ دوبی

آل و اوضاعش اگر در کاخ مرمر جا شود


 

میتوان با پول نقد امروز ایران را خرید

مملکت وقتی که بی پول است خود کالا شود

 

ژاپن دوم نشد ایران، ولیکن غم مخور

بخت اگر یاری کند، شاید گواتمالا شود

 

هر کسی از ظن خود شد یار این محنتکده

ای خوش آن یاری که اسرار درون جویا شود

 

ما ز شیخ و شاه خیلی مشت ها وا کرده ایم

همتی یاران که ترسم مشت ما هم وا شود

 

فحش ها دادیم و جوک ها ساختیم از کارشان

تا که شاید خاطر آزرده مان ارضا شود

 

با جوک « گربه نره» هر شب بسی خندیده ایم

تا سگ هار حکومت هر شبش فردا شود

 

رفع تکلیفی که ما اینگونه از خود کرده ایم

وای اگر سرمشق ملت های آفریقا شود!

 

شاه تو بودی و من، ملا منم، ملا تویی

پس چه خواهی کشورت بی شاه و بی ملا شود

 

تشنه ی خون ات منم ، تو تشنه ی خون منی

این وسط بدنامیش سهم دراکولا شود!

 

بس که ما بر پشت هم مُهر خریت می زنیم

هر که از ره میرسد، خواهد سوار ما شود

 

گر نشیند « مرغ آزادی» به بام ما، یقین

بر سر دستور پختش بین ما دعوا شود!

 

ترسم از اینکه دموکراسی اگر شد نوبتی

نوبت ما، عصر روز آخر دنیا شود

نظرات 2 + ارسال نظر
ǷЯΐʞŁϓ یکشنبه 2 مرداد 1390 ساعت 09:47 ب.ظ

ز شیر شتر خوردن و سوسمار
عرب را به جایی رسیده ست کار
که تاج کیانی کند آرزو
تفو بر تو ای چرخ گردون تفو


مری جان : گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست...

علیرضا چهارشنبه 12 مرداد 1390 ساعت 07:42 ب.ظ http://tebyan20.blogsky.com


دوست عزیز وبلاگ خوبی دارید و از این بابت خوشحالم .
شما لطف کنید من را با نام تبیان ۲۰لینک کنید.زمانی که شما این کار را کردید به وبلاگم سری بزنید و من را خبر کنید تا شما را در وبلاگ حقیر لینک کنم.


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد